[ عشق یک قاتل] ( پارت چهارم )
لیونا : عه داریم میرسیممممم
شینا: چرا جنی و جیسو نیومدن؟
لیونا: عام نمید
شینا : میدونی تو خیلیی مهربونییییی
لیونا: حیحی مرسی قلبونتتت
شینا: عام راستی میتونم امشب بیام خونتون؟
لیونا: اره البتههه
لیونا: هوی شینا نگا اینجارو
لیونا: شینا؟؟ شینا؟
یهو برگشت دید جنازه شینا رو زمین
لیونا یهو از ترس افتاد زمین
-لیونا: شینا شینااا توروخدا بیدار شد🥺🤌
یه نگا به کنار جنازه کرد نوشته شده بود[ جیهوپ] خیلیی ترسیددد خواست بلند شه فرار کنه که به جیهوپ برخورد کرد
لوینا: جیغغغغ تو تو عوضیییی چرا شینارو کشتی اشغال
جیهوپ: فک نمیکردم شجاعم باشی!
لیونا سریع فرار کرد جیهوپ هم پشت سرش بود
لیونا بدو بدو میکرد یهو پاش گر کرد به پله و افتاد
لیونا : اهه پام 🥺💔 باید زنگ بزنم پلیس
تا خواست گوشیشو در بیاره جیهوپ رسید
لیونا : برو اونور برو اونوررررررر
جیهوپ پای زخمی لیونارو دید
جیهوپ: نترس کاریت ندارم
لیونا: کاریم نداری؟ تو همه دوستامو ازم گرفتی عوضی
جیهوپ یه دستمال اورد و جلوی دهن لیونا قرار داد لیونا تقلا کرد اما بیهوش شد
شینا: چرا جنی و جیسو نیومدن؟
لیونا: عام نمید
شینا : میدونی تو خیلیی مهربونییییی
لیونا: حیحی مرسی قلبونتتت
شینا: عام راستی میتونم امشب بیام خونتون؟
لیونا: اره البتههه
لیونا: هوی شینا نگا اینجارو
لیونا: شینا؟؟ شینا؟
یهو برگشت دید جنازه شینا رو زمین
لیونا یهو از ترس افتاد زمین
-لیونا: شینا شینااا توروخدا بیدار شد🥺🤌
یه نگا به کنار جنازه کرد نوشته شده بود[ جیهوپ] خیلیی ترسیددد خواست بلند شه فرار کنه که به جیهوپ برخورد کرد
لوینا: جیغغغغ تو تو عوضیییی چرا شینارو کشتی اشغال
جیهوپ: فک نمیکردم شجاعم باشی!
لیونا سریع فرار کرد جیهوپ هم پشت سرش بود
لیونا بدو بدو میکرد یهو پاش گر کرد به پله و افتاد
لیونا : اهه پام 🥺💔 باید زنگ بزنم پلیس
تا خواست گوشیشو در بیاره جیهوپ رسید
لیونا : برو اونور برو اونوررررررر
جیهوپ پای زخمی لیونارو دید
جیهوپ: نترس کاریت ندارم
لیونا: کاریم نداری؟ تو همه دوستامو ازم گرفتی عوضی
جیهوپ یه دستمال اورد و جلوی دهن لیونا قرار داد لیونا تقلا کرد اما بیهوش شد
۱۹.۰k
۰۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.